معماری در بیخانمانها
معماری در بیخانمانها
معماری در بیخانمانها : در مسیر محل کار قبلیام. هر روز صبح مرد میان سالی را میدیدم که کف خیابان خوابیده و با تلی از پارچههای پاره و پوسیده خود را از گزند سرما محافظت میکرد. این مرد بدون توجه به شلوغی خیابان و رفتوآمد مردم در اطرافش خواب بود. از این دست تصاویر را در ایستگاههای مترو و ترمینال و پارکها هم چندین بار دیدهام. بیخانمانی یکی از مشکلات عمدهی جهانی است که نه تنها در ایران بلکه در خارج کشورهای پیشرفتهای چون آمریکا و انگلستان هم به وفور دیده میشود.
در کشور آمریکا تعداد افرادی که بیش از یک سال بدون مسکنی ثابت بودهاند و یا در سه سال متوالی بیش از ۴ بار بیخانمان شدهاند، در آمار سال ۲۰۱۴ به ۸۴۰۰۰ نفر رسید. شهر نیویورک بیشترین تعداد افراد بیخانمان را چه به صورت دائم و چه کوتاه مدت در آمریکا دارد.
هنگامی که به بررسی رابطه بین معماری و بیخانمانی میپردازیم، همیشه بیشترین تمرکز بر روی نحوه برنامهریزیهای شهری که موجب سختی بیشتر زندگی افراد بی بضاعت شدهاند، قرار می گیرد. برای مثال در خیابانهای شمال شرقی نیویورک تقریبا جایی برای نشستن افراد بیخانمان پیدا نمیشود.
معماری در بیخانمانها : درواقع بسیاری از نشیمنهای موجود در این خیابان از قبل توسط سازمانها و موسسات مختلف رزرو شدهاند که این مورد حتی نشستن برای افراد عادی را هم غیر ممکن میکند. باقی نشیمنها مانندصندلیهای موجود در برابر ورودی ساختمانها و رستورانها نیز کاملا در برابر بیخانمانها محافظت میشوند تا از اجتماع افراد خلافکار جلوگیری شود و امنیت بیشتر محله فراهم آید.
این نوع برنامههای شهری که موجب کاهش فضاهای عمومی و در عوض افزایش فضاهای خصمانه نسبت به بیخانمانها میشود، نه تنها به ریشهکن کردن بیخانمانی کمکی نمیکند، بلکه موجب مقاومت شهر در برابر بیخانمانها میشود.
در طی دهههای اخیر ایدهی “اولویت مسکن” که اولین بار توسطروانشناس سم تجمیرس(Sam Tsemberis) در سال ۱۹۹۲ در خصوص ریشه کنی بی خانمانی، ارائه شد، بین کارشناسان بسیار مورد قبول واقع شده است.
ایدهی تجمیرس درواقع ساده بود، با دادن خانههای دائمی به بیخانمانها از خروج آنها از خیابانها اطمینان پیدا کنید! شاید این ایده به نظر هزینهبر و سنگین به نظر آید اما اعداد و آماری که از اجرای این طرح برآورد شده است، به وضوح نمایانگر این موضوع هستند که هزینهی ساختن خانههای دائمی حداقل ۴۰ درصد کمتر از هزینههایی است که در صورت وجود بیخانمانها در خیابان به دولت تحمیل میشود. هزینههایی چون پناهگاههای موقت، دفاتر اضطراری ملاقات و همچنین زندانها!
اما هر سقفی هم نمیتواند به عنوان خانهی دائمی در نظر گرفته شود. سم دیویس (Sam Davis) معمار و پروفسور افتخاری دانشگاه کالیفرنیا اشاره میکند که اگر مسکنهای ارائه شده به بیخانمانها اگر تنها کمی بهتر از خیابانها به نظر برسند، بیخانمانها ماندن در خیابان را به قیمت آزادیشان ترجیح میدهند. حتی فقیرترین این افراد خیابان را ترجیح میدهند.
سم دیویس تحقیقات فراوانی حول رابطه معماری و بیخانمانی انجام داد و نتایج تحقیقات چند سالهی خود را در سال ۲۰۰۴ در کتاب “طراحی برای بیخانمانها” منتشر کرد. او در کتاب خود نوشته که حتی امکاناتی که به خوبی طراحی شدهاند نیز میتوانند موجب افزایش و ترغیب بیمیلی و مخالفت شوند.
معماری در بیخانمانها : این مخالفت که به اصطلاح مقاومت در برابر سرپناه نام گرفته است، در تصورات افراد بیخانمان نسبت به سرپناههای دائمی یا موقت ریشه میگیرند که بیشتر شبیه به انبارهای کسلکننده برای طرد آنها و یا حتی مکانهایی به شکل زندان و دیوانه خانهاند. متاسفانه حقایق تاریخی وجود این تصورات را منطقی میکنند. زیرا که اکثر مسکنهای موقتی که برای افراد بیخانمان در نظر گرفته شدهاند از ظاهری بی روح و خشن با نظارت بیکیفیت برخوردار بودهاند.
آنچه سم دیویس در تحقیقات خود متوجه شد این است که در مسکنهایی که برای بیخانمانها ساخته میشوند، نه تنها امکانات فاکتور مهمی است، بلکه نحوه برخورد افراد در آن و طراحی فضاهایی که مربوط به نشست و اجتماع افراد و ایجاد نزدیکی و صمیمیت میشود، نیز اهمیت دارد.
همچنین او اشاره دارد که برخلاف تصور همگانی که افراد بیخانمان همه شبیه به هم هستند، این افراد در دستههای مختلفی قرار میگیرند که باعث میشود هر دسته نیازمند طراحی مختص به خود باشد. بیخانمانها میتوانند شامل خانوادههایی با کودکانشان، افراد سالخورده، افرادی که از لحاظ جسمی یا ذهنی بیمار هستند و یا حتی بچههای فراری و … باشند. لذا برنامهی مسکنسازی و خدماترسانی به هریک از این گروهها باید با دقت ریخته شوند.
این معمار در طراحی پروژهی پناهگاه برای نوجوانان در سان فرانسیسکو متوجه نکات جالبی شد. برای مثال بسیاری از نوجوانان بیخانمان، به خصوص دختران فراری، حیوان خانگی داشتند و حاضر نبودند که بدون حیوانات خود به پناهگاه بروند. این موضوع موجب شد که در طراحی خود محلی به عنوان لانهی حیوانات را در نظر بگیرند.
با وجود چنین فضایی جالب این است که این افراد هنوز هم حاضر به زندگی در پناهگاه نیستند. دلیل این مقاومت در این است که کودکان و نوجوانان دوست ندارند به مکانی بروند که حس کنند در آن تهدید می شوند و یا مورد امر و نهی قرار میگیرند.
برای مقابله با چنین مشکلاتی طراحی باید انعطافپذیر باشد. دیویس برای این مشکل مرکزی ساخت که شامل خوابگاههای کوچک متعددی میشد. این روش طراحی موجب میشود که کارمندان به صورت دقیق از تعداد افرادی که هر شب در این اتاقها به سر میبرند اطلاع دقیق نداشته باشند.
معماری در بیخانمانها : همچنین دو خروجی جداگانه برای دختران و پسران در پشت ساختمان وجود دارد تا آنها بتوانند به راحتی هر موقع که دوست دارند از محل خارج یا به آن وارد شوند و برای هر خوابگاه حمام و توالت جداگانه ایجاد شده است. این نحوه طراحی موجب شد که حس زندانی بودن و تهدید شدن به افرادی که در پناهگاه زندگی میکنند القا نشود و آزادی فردی خود را حفظ کنند.
یکی دیگر از موارد مهم در طراحی خانههای بیخانمانها به خصوص برای کودکان، آشپزخانه است. این افراد برای بقا و فرار از گرسنگی در خیابانها به هرکاری دست زدهاند. به همین علت بسیار مهم است که در این مراکز احساس کنند که نیازی نیست تن به هر کاری دهند تا گرسنه نمانند.
یک اشپزخانه بزرگ در مرکز برای همهی افراد ساخته شده است که مواد غذایی در آن به مقدار فراوان وجود دارد و این افراد میتوانند هر موقع که دلشان میخواهد هرآنچه که دوست دارند از داخل یخچال بردارند. وجود یک مکان واحد برای غذا خوردن با دیگران به طور منظم موجب پیشرفت فرآیند اجتماعی شدن این افراد میشود.
حتی کوچک ترین موارد در طراحی یک مسکن برای بیخانمانها از اهمیت بالایی برخوردار است. ما با افرادی سر و کار داریم که آسیبها و سختیهای فراوانی را پشت سر گذاشتهاند و روحیهای ضعیف دارند، به همین علت طراحی صحیح باید انعطافپذیر و در خدمت بیخانمانها باشد تا به آنها حس امنیت و در خانه بودن را القا کند.
معماری در بیخانمانها : با برطرف کردن چنین نیازی میتوان راهحلهای اجتماعی کردن این افراد را نیز بهتر به اجرا درآورد و شاهد موفقیت و پیشرفت افراد بیخانمان شد. معماری صحیح برای بیخانمانها میتواند بهطور موثری روند کاهش افراد بیخانمان در خیابانها و در نهایت ریشهکن سازی این مشکل اجتماعی را تسریع بخشد.