توجه به کیفیت زندگی در سالهای اخیر، به علت نقش بسزایی که در سلامت روان فردی دارد، رو به فزونی گذاشته است.
کیفیت زندگی در مقیاس شهری و روستایی دو فاکتور کاملا متفاوت هستند. متاسفانه بیشترین تمرکز تا به حال بر روی زندگیهای شهری بوده است.
این موضع باعث ایجاد ضعف در کیفیت زندگی در روستاها و در نتیجه مهاجرت روستانشینان به شهرها شده است.
عوامل مختلفی باید بررسی شوند تا بتوان به نتیجهای جامع در مورد کیفیت زندگی رسید. این عوامل شامل زمینههای :
- اقتصادی
- اجتماعی
- سیاسی
و فرهنگی میشوند. عدم توجه کافی به این مقولات در کیفیت زندگی روستایی موجب نتایجی نامطلوب چون
- فقر گسترده
- رشد سریع جمعیت
- بیکاری
- مهاجرت، حاشیهنشینی شهری
عدم اسکان مناسب و … شده است. این نتایج نامطلوب نه تنها بر زندگی روستایی سایه انداختهاند، بلکه از همانجا به زندگیهای شهری نیز سرریز شده و کیفیت زندگی شهری را نیز با خود پایین میکشند.
معماری روستایی ایران از دیرباز به لحاظ کیفیت، کارایی و پاسخگویی به نیازهای انسانی، فعالیت مردمی و محیط زیست، مجموعهای همگن با هویتی اصیل داشته است. این هویت از نفس سکونت در روستا نشات میگرفت.
زیرا که مسکن روستایی هویت بخش کالبد روستا و تبیین کننده بسیاری از ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و معماری آن است و برخلاف مساکن شهری فقط محل سکونت و استراحت خانواده نیست، بلکه به اقتضای نوع کارکرد اقتصادی خانواده مرکز نگهداری و پرورش دام و طیور، تولید فرآوردههای دامی، محل کارگاه صنایع دستی و نیز نگهداری وسایل تولید و محصولات کشاورزی است. مردم روستا با بهرهگیری از عناصر طبیعی پیرامون خود مسکن خود را بهگونهای که با جغرافیا و آب و هوای منطقه هماهنگ باشد میساختند. تمام دادههای آنها به صورت تجربی جمعآوری شده بود. برای مثال مسکن هایی که در روستاهای کوهستانی غرب کشور ساخته می شدند به علت دسترسی به سنگ از سنگها و به علت شیب بسیار کوهستان به صورت پلکانی ساخته شدند. همچنین قطر دیوارها زیاد گرفته میشده تا نه تنها از نفوذ هوای سرد منطقه جلوگیری کنند بلکه بتوانند بر روی طبقه همکف طبقهای دیگر بسازند.
مردمان این منطقه با قرار دادن دامهای خود در طبقه زیرین و اسکان خانواده در طبقه بالای آن، به نوعی ایجاد گرمایش در محل زندگی خود میکردند.
استفاده از مصالح بومآورد و خلاقیت مردم روستانشین در هر منطقه موجب شده بود که کار و مسکن این مردم هماهنگ با محیط زندگیشان باشد. خانه ها علاوه بر برآورده ساختن نیاز اولیه مسکن هویت و اصالت همراه خود داشت که به زیبایی طبیعی میافزود. مردم روستا نشین در گذشته با استفاده از پشم گوسفندان نخ و مصالح مورد نیاز خود برای بافندگی را فراهم میکردند و به این گونه وسایل خانه خود را نیز به صورت دستساز فراهم میساختند.
قالی و گلیم و پشتی همگی از جنس همان منطقه بود و رنگ و بویی اصیل داشت. بر این اساس خانه های گذشته روستاییان در زمان خود از کیفیت بالایی برخوردار بوده است. زیرا مسکن با کیفیت به معنی یک مسکن مناسب است که به لحاظ فرمی، زیبا و منطبق با شرایط محیطی، با میزان ماندگاری و طول عمر بالا، رعایت استانداردهای ساخت و ساز، امنیت بالا و مصرف انرژی پایین است. لذا از لحاظ اقتصادی (باصرفه و به محل اشتغال نزدیک و …)، اجتماعی (ایجاد همبستگی اجتماعی، سلامت و استقلال فردی و …) و کالبدی-محیطی (زیبایی و انطباق با شرایط محیطی) باید دارای کیفیت مناسب باشد؛ زیرا کیفیت مسکن، تاثیر قابل توجهی بر روی شیوههای زندگی، مسائل جسمی و روانی افراد، سلامت، برخورداری از امکانات، امنیت و برخورد با افراد دیگر اجتماع دارد. با استفاده از چنین ویژگیهایی میتوان کیفیت مسکن در گذشته و امروز را معین کرد.
با پیشرفت تکنولوژی و وارد شدن انواع مصالح ساختمانی مانند آجر و تیرآهن، قیمتهای ارزانتر آنها و سختی کمتر ساخت و ساز با این مصالح، همه و همه موجب شدند که روستاییان در هر منطقهای استفاده از مصالح جدید را بر مصالح بومی و دست ساز خود ترجیح دهند.
به این شکل موجی از مسکن هایی که با کیفیت پایین ساخته می شد و با مصالحی که با محیط هماهنگی لازم را نداشتند روستاهای سراسر ایران را فراگرفتند. این نوع مسکن جدید نه تنها به لحاظ کیفیت نیازهای ساکنین خود را برطرف نمیکنند بلکه به لحاظ زیبایی شناسی نیز با طبیعت و محیط اطراف خود تعامل کافی را ندارند و اصالت و هویت خود را از دست دادهاند. عدم توجه به انسان، نحوه زندگی، خواستهها و تجارب او در طراحی مسکن امروز و روی آوردن به معماری وارداتی، پایین آمدن کیفیت زندگی، از بین رفتن حیات، سرزندگی، تحرک، بحران مسکن و همچنین، بحران حس تعلق و هویت را به همراه داشته است.
وسایل زندگی نیز امروزه در روستاها کاملا وارداتی هستند. هرچند در این مورد توانستهاند کیفیت و راحتی زندگی را بالا ببرند. به جرات میتوان گفت که امروزه بسیاری از خانههای روستاییان به اندازه خانههای شهری از امکانات زندگی بهرهمند هستند. این وسایل زندگی بهخصوص با دسترسی آسان برق، آب و گاز در خانهها بیشتر شده است. به گونهای که وسایلی چون مبلمان، تلویزیون، گاز و یخچال در بیشتر خانهها پیدا می شوند.
با وجود این موارد، افزایش کمی خانهها به علت احساس کمبود خانه پس از انقلاب اسلامی و عدم توجه به کیفیت این خانهها موجب شد که به طور کلی کیفیت این خانه ها از بسیاری از لحاظها پایین بیاید. تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که پرداختن صرف به امر تامین کمی مسکن و نادیده گرفتن جنبههای کیفی، به مفهوم به مخاطره انداختن بخشی از ذخیره مسکن است که تنها با ملاحظات کمی ایجاد میشود. بنابراین توجه به ابعاد کیفی مسکن همراه با پرداختن به جنبههای تامین کمی نیازهای مسکن، باید به یکی از اجزاء ضروری برنامههای مسکن بدل شود.
مسکن روستاییدر بالا بردن کیفیت زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا که در مناطق روستایی واحد مسکونی چه به صورت فردی باشد و چه در رابطه با کل روستا، جهتگیری تولیدی خاصی را نشان میدهد.
در همین راستا عواملی در برپایی نوع مساکن روستایی و تغییرات معماری و چگونگی آرایش فضای داخلی آنها، موثر بوده است که ناشی از میزان درآمد و سرمایهگذاری خانوارها و مصالح قابل دسترس که قاعدتا با هدف نیل به کیفیت فضایی مطلوبتر دنبال میشود.
این مهم نیازمند تفکری جامعنگر در توسعه فضایی کالبدی، برنامهریزی، طراحی و اجراء و همچنین اطلاع از کم و کیف ویژگیهای معماری روستایی در مناطق مختلف، تواناییها و کاستیهای موجود در این زمینه است.
در نهایت میتوان گفت مسکن سنتی از لحاظ انطباق با نیازهای زیستی-معیشتی و ویژگیهای بومآورد، نسبتا مطلوب است، اما از لحاظ بهداشت، مصالح و استحکام کاستیهایی دارد. از سوی دیگر مسکن های جدید، اغلب با بیتوجهی به نیازهای زیستی-معیشتی و ویژگیهای محیط زیست طبیعی همراه است.
منبع : سایت خوگر